کنسول و بازینقد و بررسی

در گوشه ای تفاهم، در گوشه ای تفاوت؛ نگاهی بر رابطه بازی و سینما

آی تی پورت ، درگاهی به سوی فناوری اطلاعات

روزانه خیل عظیمی از مقالات متفاوت در سراسر دنیا منتشر می شوند که به نوعی سعی دارند ارتباط بین بازی و سینما را شرح دهند. اما چیزی که مهم تر از اینگونه حرف هاست این است که ما مفهوم ارتباط بین این دو صنعت را گم کرده ایم. بسیاری از مقالات در سایت های مختلف هستند که با این عنوان متشر شده اند اما اکثریت آنها از اصل قضیه دور شده اند. خیلی وقت پیش بود که سعی داشتم چنین تحقیقی کرده و مفهوم ارتباط سینما و بازی را درک کنم و انصافا هم با اطلاعات مختلفی که از جاهای مختلف بدست آوردم توانستم به موارد خوبی دست پیدا کنم اما چیزی که آزارم میداد ( و امیدوارم شما هم تجربه کرده باشید ) این بود که در هر جایی که سرک می کشیدم بیش از اینکه بخواهد مفهوم ارتباط بین سینماو بازی را بیان کند ، سعی داشت تا به معرفی فیلم هایی بپردازد که بر اساس بازی ساخته شده اند یا بازی هایی که بر اساس فیلم ساخته شده اند. چرا؟

چرا یک نفر برای اینکه بخواهد مفهوم این رابطه را بفهمد باید کلی عذاب وجدان بگیرد؟ خوب بهتر نمی بود که به اصل قضیه می پرداختید و این همه مارپیچ نمی رفتید؟ در این مقاله هم تنها سعی ای که دارم این است که تنها به مفهوم این دو صنعت بپردازم. پس اضافات را کنار می گذاریم و تنها به ارتباط این دو صنعت با یکدیگر می پردازیم.

آی تی پورت ، درگاهی به سوی فناوری اطلاعات

نقطه مشترک سینما و بازی

چه صنعت بازی و چه صنعت سینما هر دو قدمتی هزار ساله دارند. بازی را با دستگاه های آتاری و میکرو آغاز کرده ایم ( و یا حتی قدیمی تر آنها ) و سینما را با سه تفنگدار و رستگاری در شاوشنگ و پس از اینها اوج لذت این دو صنعت را در همین زمانی که در آن قرار داریم چشیدیم. اما واقعا چه چیز باعث می شود که همواره ارتباط بین این دو صنعت مطرح شود؟ مگر این دو صنعت به هم مدیون هستند؟ پس باید این را مطرح کرد که صنعت سینما و بازی هر دو یک نوع سرگرمی هستند. حال سرگرمی چیست؟ سرگرمی یعنی کار هایی که باعث می شود انسان در اوقات فراغت از یک چیز لذت ببرد و بتواند اوقات فراغت خود را با انجام کار های متفاوت پر کند. حال آیا سرگرمی سودی هم دارد؟ بله. هر سرگرمی یک سری سود هایی هم برای انسان دارد که باعث می شود تا مخاطب به چالش کشیده شود. در اصل ذهن انسان با سرگرمی های متفاوت پرورش داده می شود و تجربه کسب می کند که هر تجربه ای باعث می شود که انسان در مهارت های مختلف زبردست شود. حال سینما و بازی که به عنوان یکی از برترین سرگرمی های بشر شناخته می شوند چگونه باعث کسب تجربه می شوند؟ انسان دوست دارد یاد بکیرد و با انجام یک بازی یا با تماشای یک فیلم به دیالوگ ها و بخش های احساسی فیلم دقت می کند و سعی می کند که ببیند در فیلم ها چه چیز را درست نشان داده اند و چه چیز را غلط و یا با تجربه یک بازی خودش موقعیت های متفاوت را تجربه می کند. پس این از مفهوم سرگرمی و اینکه چه تاثیری در زندگی انسان دارد. حال سینما و بازی با توجه به این گفته ها چه تاثیری می توانند بر هم داشته باشند؟ همانطور هم که قبل تر مطرح شد هر دو صنعت به نوعی با کلمه ” یادگیری ” در ارتباط هستند و هر دوی آنها در برابر سرگرمی های خود سعی دارند تا چیزی را هم یاد دهند. حال چه فیلم باشد تا آنها را ببینیم و یا بازی باشد تا آنها را تجربه کنیم. پس می توان این را مطرح کرد کرد میتوان از روی هر فیلم بازی ای ساخت تا چیزی که در فیلم دیده ایم را تجربه کنیم و یا میتوان یک فیلم از روی یک بازی ساخت تا استراتژی درست هر مرحله از بازی را دیده و به اشتباهات خود در انتخاب های خودمان در طول بازی پی ببریم.

اما هنوز هم که هنوز است نتوانسته ایم به طور درست به مفهوم رابطه این دو صنعت با یکدیگر پی ببریم. هر جا که می رویم کلی حرف پشت بازی ای می زنند که بر اساس یک فیلم ساخته شده و کلی آنرا نفرین می کنند ( حق هم دارند ) چون بازی به شدت بیخود بوده و یا اینکه کلی به فیلمی توهین می کنند که بر اساس یک بازی ساخته شده. اساسا هم حق دارند چون چون هم آن بازی یا آن فیلم در حدی بد هستند که مخاطب احساس می کند که سازنده به وی خیانت کرده و اصلا برایش مخاطب مهم نبوده و خیلی عجولانه دست به ساخت چنین اثری زده. پس این حرف ها چیست که می گویند سینما و بازی با هم رابطه دارند؟ خیلی ها می گویند بازی به خاطر گرافیک و گیم پلی جذابش برتر است. خیلی ها هم می گویند سینما به خاطر داستان و بازیگران خوبش برتر است. پس تکلیف رابطه آنها با هم چیست؟ یعنی تنها باید این دو را در مقابل همدیگر قرار داد؟ هیچوقت نمی شود که این دو با یکدیگر رفاقت داشته باشند؟

پس ارتباط این دوصنعت در چیست؟ ما میدانیم هر دو صنعت یک نوع صنعت تصویری هستند. حال سینما بهتر است یا گیم؟ نمی توان حدی تعیین کرد زیرا هر دو در یک سطح هستند. اگر خیلی وقت پیش ها این سوال از من می شد بی قید و شرط می گفتم گیم اما چون طی ای چند ماه اطلاعات زیادی از سینما در دست دارم باید بگویم نمیتوانم برای این دو صنعت تبعیض قائل شوم. مخاطبان دیگر هم نباید بیهوده سعی کنند که به خود تلقین کنند سینما بهتر است یا بازی بهتر است. در صنعت سینما همواره برای ابداع صحنه ها و جلوه های ویژه فوق العاده و شگفت انگیز از همان فناوری هایی استفاده می کنند که در بازی استفاده می شود و در بازیسازی هم به همین شکل. مخصوصا اینکه در بازی ، برای اینکه انیمیشن های مربوط به شخصیت ها واقع گرایانه تر باشد از فناوری موشن کپچرینگ استفاده می کنند که دقیقا چیزی به مانند همان فناوری را نیز در طول ساخت یک فیلم شاهد هستیم منتها با وجود تفاوت های خیلی ناچیز. همچنین همواره در طول داستان نویسی برای بازی های رایانه ای بیشتر عناصر آنها را از فیلمنامه نویسان بهره می گیرند. در اصل میتوان گفت که هم میتوان از روی یک فیلمنامه بازی ساخت و هم از روی یک بازینامه منتها یک سری تفاوت هایی وجود دارد. به عنوان مثال در بازینامه باید به بیان جزییات مختلف هر بخش پرداخت و باید این توضیح داده شود که شخصیت در هر منتظه ای چه کاری می کند و کار درستی که در هر بخش باید انجام دهد چیست. هر دوی این صنعت هم در یک زمینه خیلی موفق عمل می کنند یعنی زمینه درآمدزایی. هر دوی این صنعت همواره سعی می کنند تا درآمد بسیاری را بدست آورند و در این کار موفق هم می شوند پس باید گفت که تشخیص اینکه کدام درآمدزایی بیشتری دارند هم کار بسیار دشواری است. همچنین در زمینه بودجه هر دوی آنها نیاز به بودجه فوق العاده بالایی دارند زیرا کار هر دوی آنها بسیار مشکل و سخت است. چیزی که مهم تر است آن است که بازی را می توان به عنوان یک فیلم معرفی کرد. حال چطور؟ چیزی که باید توجه کنیم این است که بازی یک نوع انیمیشن است منتهی انیمیشنی که بسیار به واقعیت نزدیک است و از گرافیک بصری فوق بالایی برخوردار است. حال مگر ما انیمیشن در سینما نداریم ( که میتوان آنرا به تنهایی یک صنعت جدا از سینما هم نامید ) ؟ پس بازی را می توان به عنوان یک انیمیشن فوق العاده واقع گرا نامید. همچنین اینکه همواره از عناصر فیلمسازی در طول بازیسازی نیز الگو گرفته می شود. از جمله کارگردانی ، تهیه کنندگی و بازیگری و نویسندگی که باعث می شود تا بازیسازان توانایی بیشتری را برای خلق جلوه های جذاب و ویژه پیدا کنند.

آی تی پورت ، درگاهی به سوی فناوری اطلاعات

تفاوت دو صنعت سینما و بازی

اما گذشته از همه این حرف ها بگذارید من هم به مانند خیلی از مقاله نویسان دیگر به رقابت این دو صنعت هم بپردازم. گرچه که اعتقاد دارم که هر دوی این صنعت فوق االعاده اند اما به هر شکل سینما باید از بازی و بازی هم باید از سینما چیز هایی را یاد بگیرد. اول از همه اینکه در سینما محدودیت وجود دارد و این مهم غیر قابل تغییر است. اما در بازی محدودیت وجود دارد اما در حد تیم ملی بسیار کم است. در بازی ، بازیکن توانایی این را دارد تا به جاهای مختلف آن و مکان های آن سرک کشیده و زیر هر سوراخی یک سری مدارک و جزییات جدید را کشف کند و صحنات مختلف را بازسازی کرده و گاهی اوقات هم برخی از اتفاقات درون فیلم ها به مانند تعقیب و گریز ها و جنگ ها را تجربه کند که این مهم هم در بازی غیر قابل تغییر است. پس میتوان گفت که هم بازی و هم سینما هر دو یک نقطه قوتی دارند غیر قابل تعویض و غیر قابل تغییر است و میتوان برنده این بخش را صنعت بازی نامید. همچنین اینکه در زمینه مدت زمان هم در سینما محدودیت وجود دارد با وجود اینکه هر بازی میتواند مخاطب را تا ساعت ها سرگرم کند و همچنین اینکه در بازی دو قابلیت با نام های ” قابلیت انتخاب ” و ” پایان بندی ” وجود دارد که بسته به عملکرد بازیکن می توان پایان های مختلفی را در بازی تجربه کرد و میتوان در طول بازی برای هر کار انتخاب های متفاوتی را در پیش داشت که در سینما چنین قابلیتی وجود ندارد و هر سکانس و هر صحنه خیلی زود می گذرد. اما در زمینه های جلوه های ویژه و داستان پردازی سینما در حدود چندین قدم از بازی جلوتر است. گرچه گه گاهی در صنعت بازی آثاری منتشر می شود که از داستان فوق قدرتمندی برخوردار است. به مانند bioshock که هم میتوان آنرا یک بازی فوق العاده دانست و هم میتوان آنرا شایسته این دانست که از روی آن یک فیلم ساخته شود زیرا bioshock به شدت استاندارد های یک فیلم سینمایی را داراست و در هر بخش آن شاهد تمام احساسات و جلوه های موجود در صنعت سینما هستیم.

تا به امروز هم تا به حال کلی بازی ساخته شده اند که بر اساس فیلم ها بوده اند اما موفق نبوده اند. حال چرا؟ به خاطر به کارگیری کم محتوا و ویزگی های هر بازی. چیزی که سازندگان بازی ها به آن توجه نکرده اند آن است که می توانند روایت جدیدی را برای آن فیلم در نظر بگیرند و به یکی از برترین ها تبدیل شوند زیرا همه دوست دارند روزی فیلم موفق شان را تجربه کنند و در موقعیت های ان قرار بگیرند. اما استودیو های بازیسازی این مهم و اینکه چقدر ساخت چنین بازی هایی می تواند برایشان مفید واقع شود را فراموش کرده اند و همواره به ساخت بازی های ضعیف از روی فیلم ها می پردازند و باعث می شوند که موقعیت شان از بین برود.

نتیجه گیری

به طور کلی باید گفت که به هیچ وجه نمیتوان هیچکدام از این دو صنعت را برتر نامید زیرا هر دوی آنها به یک اندازه مخاطب را حیرت زده می کنند و هر دوی آنها از خصوصیات ساختاری خودشان بهره مند هستند پس سعی نکنید که بین آنها مسابقه برگزار کنید و یکی از آنها را برتر نامید. هر دوی آنها از خصوصیاتی برخوردارند که یا دیگری ندارد یا دیگری دارد اما نوع ضعیفش را. برای اشاره به این موضوع هم می توان این را بیان کرد که در گاهی اوقات سینما هم تبدیل به یک تجربه برای مخاطب می شود که مخاطب می تواند آن موقعیت نشان داده شده در فیلم را تجربه کند اما به روشی دیگر چه روشی؟ با بازسازی آن صحنه در ذهن خود. اما این تجربه بسیار ضعیف تر از یک بازی است. همانطور که میتوان گفت تجربه یک بازی ترسناک بدتر از دیدن یک فیلم ترسناک است. پس سعی کنید به جای پرداختن به رقابت آنها ، به ارتباط آنها با هم بپردازید و سعی کنید تا مقداری هم از وابستگی آنها اطلاعات کسب کنید. در پایان هم امید است که بنده کاری خسته کننده انجام نداده و توضیحات بیهوده و هرزی نداده باشم. شما هم سعی کنید تا حدی فکر کنید و به این مسائل بیاندیشید و راه چاره را پیدا کنید.

گفتگو ها
    محمد مهدی

    بسیار عالی بود. احسنت

      محمد مهدی عنایتی

      خیلی ممنون دوست عزیز بابت دیدگاه

      موفق باشید

    mahnaz

    بسیار جذاب و عالی بود!

    سپاس و تشکر از شما به خاطر این مقاله مفید!!!!

    خسته نباشید.

      محمد مهدی عایتی

      ممنون دوست عزیز بابت دیدگاه

      موفق باشید

    “از بازی و بازی هم باید از سینما چیز هایی را یاد بگیرد. اول از همه اینکه در سینما محدودیت وجود دارد و “این مهم” غیر قابل تغییر است. اما در بازی محدودیت وجود دارد اما در حد”” تیم ملی”” بسیار کم است”

    فکنم به جای اونجاهایی که آپاستلف اس گزاشتم کلمات دیگری به کار ببرید بهتر باشه ..

    به نظرم در کل لحن مقاله زیاد مناسب با محتواش نیست و جملاتش خیلی کوتاه فعل زیاد و از همه بد تر فعل های تکراریه زیاده ..

    از نظر محتوا هم اطلاعات زیاد خواص و مفیدی به خواننده نمیده ،ناراحت نشین اما مثل وقتایی که شوع می کنیم به نوشتن و هدف خواصی رو از زدن حرف ها نداریم مثل انشا های راهنمایی ..

    اما نکته قابل تحسین مقاله اونجاست که نویسنده به موضوعی مفید اشاره کرده که کمتر کسی به اون این روزا فکر میکنه …

    اینکه ایا سینما باعث قوت گیم ها میشود یا بلعکس یا روابط متقابل دارن …

    یا سوال های دیگه که با خوندن این مقاله می تونه تو ذهن خواننده مطر بشه …

    در کل به نظرم هدف از مقاله عالی بود اما نحوه بیانش و ارائه اطلاعاتش بسیار تا بسیار بد ..

    موفق و پیروز باشید ….

      محمد مهدی عایتی

      ممنون بابت دیداه دوست عزیز

      در مورد کلمات بگم برای ارتباط با خواننده بوده که عامیانه هست

      اما در مورد نکات دیگه اینکه شما خودت متن مقاله رو بلند بخون. میفهمی که قصدم این بوده که اون چیزی که به زبان میازم رو بنویسم و البته ذکر هم کنم مقاله دو ماه پیش نوشته شده بود اما برخی از سخنانتون درست بود

      ازتون ممنونم که مشکلات مقاله و ذکر کردید که این دقت شما رو میرسونه

      موفق باشید

    آبرنگ(زی زی)

    سلام، مقاله ی جالبی بود

    ضمن اینکه بعضی بازی ها هستن که قبل شروع نیم ساعت فیلم سینمایی دارن، وسط بازی هم دوباره یه تیکش فیلمه

    به نظرم اونا دیگه زیادی میخواستن بازی و فیلم رو با هم قاطی کنن،آخه طرف میخواد بازی کنه فیلم که نمیخواد ببینه

    لطفا پیگیری کنید 🙂

    هرچند میدونم که منظورتون از فیلم تو بازی ها، روند بازی بود

    بازم ممنون

      محمد مهدی عنایتی

      سلام دوست عزیز

      اینقدر متنفرم از اون بازیها که فقط فیلمه

      بازم ممنون به خاطر دیدگاهتون

    مقاله جالبی بود

      محمد مهدی عنایتی

      خیلی ممنون دوست عزیز بابت دیدگاه

      موفق باشید

    تئودُر

    (:

    بسی عالی

    پایدار باشید

      محمد مهدی عنایتی

      ممنون دوست عزیز بابت دیدگاه

      موفق باشید

    سلام

    نگاه جدیدی بود حداقل برای من

    فقط در تایپ دقت می طلبد!

    متشکر

      محمد مهدی عنایتی

      ممنون دوست عزیز بابت دیدگاه

      از پس دقت می نماییم :d

      موفق باشید